نامت چه بود؟ آدم
فرزند؟ من را نه مادری نه پدر ، بنویس اول یتیم عالم خلقت
محل تولد؟ بهشت پاک
اینک محل سکونت؟ زمین خاک

آن چیست بر گرده نهادی؟ امانت است
قدت؟ روزی چنان بلند که همسایه خدا ، اینک به قدر سایه بختم روی خاک
اعضای خانواده؟ حوای خوب و پاک، قابیل خشمناک ، هابیل زیر خاک
روز تولد ؟ روز جمعهای به گمانم که روز عشق
رنگت ؟ اینک فقط سیاه ز شرم چنان گناه
چشمت؟ رنگی به رنگ بارش باران، که ببارد ز آسمان

وزنت ؟ نه آنچنان سبک که پرم در هوای دوست نه آنچنان وزین که نشینم بر این زمین
جنست؟ نیمی مرا زخاک ، نیم دگر خدا
شغلت؟ در کار کشت امیدم، به روی خاک
شاکی تو ؟ خدا
نام وکیل؟ آن هم فقط خدا
جرمت؟یک سیب از درخت وسوسه
تنها همین؟ همین!!!

حکمت؟ تبعید در زمین
همراهت در گناه ؟ حوای آشنا
ترسیدهای؟ کمی
زچه ؟ که شوم من اسیر خاک
آیا کسی به ملاقاتت آمده است ؟ بلی
که ؟ گاهی فقط خدا
داری گلایهای ؟ دیگر گلایه نه ولی...
ولی که چه؟ حکمی چنین آن هم به یک گناه؟
دلتنگ گشته ای ؟ زیاد
برای که؟ تنها فقط خدا
آوردهای سند؟ بلی
چه؟ دو قطره اشک

داری تو ضامنی ؟ بلی
چه کس ؟ تنها کسم خدا
در آخرین دفاع ؟ می خوانمش چنان که اجابت کند دعا

مأخذ http://www.hadith1384.blogfa.com/8503.aspx